جدول جو
جدول جو

معنی دریاچه طبریه - جستجوی لغت در جدول جو

دریاچه طبریه
(طَ بَ)
دریاچۀ دریاچه طبریه، دریاچۀ بزرگی است در قسمت شمالی فلسطین در حدود دو ولایت بیروت و سوریه و از انتشار نهر اردن (به نام دیگر شریعه) در دشت غور بعمل آید. مابین 32 درجه و 41 دقیقه و 21 ثانیه و 32 درجه و 53 دقیقه و 27 ثانیه عرض شمالی امتداد یافته، و نقطۀ وسطی آن واقعه در خارج نهرالشریعه در 33 درجه و 15 دقیقه و 24 ثانیه واقع است. طولش از شمال به جنوب 21 و عرضش در بین 7 و 17 هزار گز میباشد. و منابع نهر مزبور که این دریاچه را منشق سازد، 562گز از مقابل دریا ارتفاع دارد. بحر لوط که منصب از اوست از محل مذکور 392 گز پستی دارد و سطح خود بحر طبریه نیز از سطح دریا 208 و نظر بحساب دیگری 230 گز پست تر است. علاوه بر نهر شریعۀ مزبور دو رود عین الزیتون و به نام دیگر وادی السلامه، و وادی السمک هم وارد بحیرۀ مزبور شود. ساحل شرقی آن از خود دریاچه بلندتر میباشد، گرداگرد وی را جبال مرتفع فراگرفته است. دشت وسیع و پهناور غور هم ساحلی از آن را تشکیل میدهدو در نتیجه، منظرۀ بسیار دلاویزی دارد. و از بعض آثار و علائم چنان استنباط میشود که در سوابق ایام این بحیره وسیعتر بوده، در عهد رومیان سفائن بزرگ در این آب ایاب و ذهاب داشتند. در ادوار اسلامی هم بقول یاقوت حموی در قرن هفتم هجری سفائن بسیار در این دریاچه رفت و آمد میکردند، ولی در حال حاضر غیر چند زورق صیادی ماهیگیران چیزی مشاهده نمیشود. در سابق این ناحیه قصبات بسیار داشته است و فعلاً غیر از طبریه قصبۀدیگری نیست و چند دهکده هم در اطراف وجود دارد. (ازقاموس الاعلام ترکی). و رجوع به سفرنامۀ ناصرخسرو شود. مؤلف حدود العالم، از جملۀ دریاچه های هفت گانه، دومین دریاچه را به نام دریای طبریه نام برده و گوید: درازای او دوازده فرسنگ اندر پهنای هشت فرسنگ. (حدود العالم ص 10). دریاچه ای است واقع در فلسطین، و نهر اردن آن را از جنوب به بحیرۀ لوط (بحرالمیت) پیوندد. و صلاح الدین ایوبی قوم فرانگ را در سومین جنگ صلیبی در کنار این دریاچه بشکست. دمشقی در نخبهالدهر آورده که درازای دریاچۀ طبریه دوازده و پهنای آن شش میل است و کوهها از هر جانب این دریاچه را احاطه کرده است. و نهرالشریعه از این دریاچه بگذرد و به دریاچۀ زغر ریزد، و بر کنار این دریاچه سرچشمه هاست که آب آنها سخت گرم باشد، و آن سرچشمه ها را حمات نامند و آب این منابع نمکی و گوگردی است و آماس بدن و جرب را سودمند، و برای دفع زیان غلبۀ بلغم و افراط فربهی نافع است، گویند قبر حضرت سلیمان علیه السلام در این دریاچه است. (نخبهالدهر ص 212). رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 37، عقدالفریدج 1 ص 273 و اخبارالحکماء قفطی چ اروپا ص 319 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ یِ)
دریاچۀ پهناوری است در آمریکای شمالی، میان دومینیون متعلق بانگلیس و ممالک متحده از جانب شمال غربی محدود است بخطۀ قناده از دومینیون مزبور و از جهت جنوب شرقی با جمهوریهای نیورک، پنسیلوانی، و اوهیو متعلق بممالک متحده و از سوی مغرب بجمهوری میشیگان نیز از ممالک متحده. اریه، در زبان قوم وحشی ایرگو که اهالی اصلیۀ این قطعه بوده به معنی گیلاسستان است. این دریاچه چهارمین دریاچۀ وسیعی است که بوسیلۀ رود سن لوران با همدیگر متصل و مربوط میشوند آب دریاچۀ هورون که در جانب فوقانی دریاچۀ مذکور واقع گشته بواسطۀ نهر یک کیلومتری سنت کلر به این دریاچه وارد میشود و در اثنای جریان خود دریاچۀکوچکی تشکیل میدهد و آنرا دریاچۀ سنت کلر گویند.
دریاچۀ اریه از جنوب غربی بسوی شمال شرقی در بین 41 درجه و 25 دقیقه و 44 درجه و 55 دقیقه عرض شمالی، 85 درجه و 54 دقیقه و 81 درجه و 15 دقیقه طول غربی امتداددارد طول اعظم آن به 385 هزارگز و عرض اعظم آن به 91هزارگز بالغ میشود و مساحت سطح وی قریب 000، 25 کیلومتر است. ارتفاع سطح آن از سطح دریا 174 است یعنی 4 گز پست تر از سطح دریاچۀ هورون مذکور در فوق و از سطح دریاچۀ انتاریو که در زیر آن جا دارد 104 گز بلندتر است و از این رو فضول آبهای دریاچۀ مزبور بدریاچۀ انتاریو میریزد و در نتیجۀ این عمل آبشار معروف نیاگارا بوجود می آید. عمق این دریاچه بسیار کم است وکف آن بواسطۀ گلهائی که همراه رودهای وارده بروی می آیند تدریجاً موجب بالا آمدن و پرشدن وی میگردد و دور نیست که بمرور دهور خشک و مبدل بنهری شود. آب آن مواج و پرتلاطم است در فصل زمستان بواسطۀ انجماد مانععبور سفاین است. در سواحل آن قصبه های بزرگ و اسکله هاست مانند: بوفالو، اریه، تولدو، دتروآ
لغت نامه دهخدا
(دَرْ یِ طَ بَ ری یَ)
دریاچۀ طبریه. دریاچۀ بزرگی در قسمت شمالی فلسطین. رجوع به طبریه در ردیف خود و قاموس کتاب مقدس و سفرنامۀ ناصرخسرو شود
لغت نامه دهخدا